زندگي نامه امام جعفرصادق(ع) زندگي نامه امام جعفرصادق(ع)
| ||
|
[ برچسب:زندگي نامه امام جعفرصادق(ع) به صورت مختصر, ] [ ] [ ميلاد بيات ]
به جز در ذکر خدا سخن بسیار نگویید.زیرا آنان که جز در ذکر خدا، سخن بسیار می گویند، دلهایشان سخت است، اما نمی دانند. حضرت امام جعفر صادق (ع) اصول کافی-جلد3 مراتب شکر
مرتبه اول: پست ترین مرتبه شکر الهی دیدن نعمتهاست از جانب خدای تعالی و او را منعم حقیقی دانستن و غیر او را موجد مستقل در ایجاد هیچ چیز ندانستن. حضرت امام جعفر صادق (ع) مرتبه دوم: راضی بودن به آنچه خدا داده و عصیان نکردن اوست به نعمت او، یعنی نعمت او را به معصیت صرف نکردن. حضرت امام جعفر صادق (ع) مرتبه سوم: هرگاه انعام کنی به نعمت، شکر آن را به جای آورده ای. حضرت امیرالمومنین علی (ع) مرتبه چهارم: تمام شکر و شکر تمام و کامل، اعتراف از اعماق قلب است، از روی عجز و انکسار به عاجز بودن خود از رسیدن به کمترین پایه از مراتب شکر. حضرت امام جعفر صادق (ع) مرتبه پنجم: ونهایت شکر: گفتن "الحمد لله رب العلمین" است. (یعنی سپاسگزاری خداوند و برداشتن حمد و سپاس از دوش خود و واگذاشتن به خود خدا. چرا که نشان دهنده و نمایانگر نهایت عجز آدمی است از خداوند جل و علا.) حضرت امام جعفر صادق (ع) بدان که علم اندک مستدعی و محتاج عمل بسیار است، چرا که آنچه در یک ساعت در علم اندوخته می شود، صاحبش را عمری ملزم به انجا
[ برچسب:سخن گفتن/مراتب شکر/علم, ] [ ] [ ميلاد بيات ]
شاگردان جعفر صادق بیش از ۴۰۰۰ هزار شاگرد داشتهاست که برخی از بزرگانشان بدین قرارند: ۱)آبان بن تغلب؛ ۲) اسحاق بن عمارصیرفی کوفی؛ ۳)برید بن معاویه بن العجلی؛ ۴) ابوحمزه ثمالی؛ ۵)حریربن عبدالله سجستانی؛ ۶)زرارة بن اعی شیبانی؛ ۷)صفوان بن مهران جمال اسدی؛ ۸) عمران بن عبدالله سعد اشعری قمی؛ ۹) عیسی بن عبدالله سعد اشعری قمی؛ ۱۰)فیض بن مختارالکوفی؛ ۱۱) محمد بن علی بن نعمان کوفی معروف به مؤمن الطّاق ۱۲) محمد بن مسلم بن ریاح؛ ۱۳) معاذ بن کثیر؛ ۱۴) هشام بن محمد بن السائب؛ ۱۵) مفضل بن عمر ۱۶)جابر بن حیان ۱۷)مالک بن انس از نگاه دیگرانمالک بن انس، پیشوای یکی از مذاهب چهارگانه فقهی اهل سنت، مدتی شاگرد جعفر صادق بود. او درباره عظمت و شخصیت علمی و اخلاقی صادق چنین میگوید: من فقیه تر و داناتر از جعفر بن محمد ندیدهام. او داناترین فرد این امت است. به خدا سوگند! چشمان من ندید فردی را که از جهت زهد، علم، فضیلت، عبادت و ورع برتر از جعفر بن محمد باشد. ابوحنیفه، پیشوای یکی دیگر از مذاهب چهارگانه فقهی اهل سنت، نیز شاگرد جعفر صادق بود. برخی منابع، مدت شاگردی او را دو سال دانستهاند. به عنوان نمونه، آلوسی دربارهٔ دو سال شاگردی او پیش صادق، از ابوحنیفه نقل میکند که: «اگر آن دو سال نبود، نعمان (ابوحنیفه) هلاک میشد.»وی دربارهٔ عظمت علمی صادق گفتهاست: اگر جعفر بن محمد نبود، مردم احکام و مناسک حجشان را نمیدانستند. عطار نیشابوری فصل اول کتاب تذکره الاولیا، اثرش در شرح احوال بزرگان اولیا و مشایخ صوفیه، را به شرح حال صادق اختصاص دادهاست. عطار در این کتاب میآورد:
در ادامه عطار داستانهایی چند از کرامات او نقل میکند. زمامداران معاصر
سالشمار امامت امامان دوازدهگانه شیعه
(۱) علی المرتضی، از ۶۳۲ تا ۶۶۱ (۲۹ سال) (۲) حسن المجتبی، از ۶۶۱ تا ۶۷۰ (۹ سال) (۳) حسین الشهید، از ۶۷۰ تا ۶۸۰ (۱۰ سال) (۴) علی السجاد، از ۶۸۰ تا ۷۱۲ (۳۲ سال) (۵) محمد الباقر، از ۷۱۲ تا ۷۳۲ (۲۰ سال) (۶)جعفر الصادق، از ۷۳۲ تا ۷۶۵ (۳۳ سال) (۷) موسی الکاظم، از ۷۶۵ تا ۷۹۹ (۳۴ سال) (۸) علی الرضا، از ۷۹۹ تا ۸۱۷ (۱۸ سال) (۹) محمد التقی، از ۸۱۷ تا ۸۳۵ (۱۸ سال) (۱۰) علی النقی، از ۸۳۵ تا ۸۶۸ (۳۳ سال) (۱۱) حسن العسکری، از ۸۶۷ تا ۸۷۴ (۷ سال) (۱۲) محمد المهدی، از ۸۷۴ تا زمان حال (تاکنون ۱۱۴۲ سال)
[ برچسب:شاگردان/از نگاه دیگران/زمامداران معاصر/خلفای اموی معاصر/خلفای عباسی معاصر/سالشمار امامت امامان دواز, ] [ ] [ ميلاد بيات ]
دکترین تقیه گفته میشود که صادق تقیه را به عنوان ابزاری دفاعی در مقابل فشار و تهدیدی که علیه او و شیعیانش روا داشته میشد، به کار میبرد. تقیه در واقع نوعی طفره یا رازپوشی دینی است که در آن مؤمنی که در معرض ترس یا خطر آزار و اذیت شدید قرار میگیرد، دینش را انکار میکند. به عبارتی دیگر، بر مبنای تقیه، این قابل قبول است که عقیدهٔ واقعی خود را پنهان کنید، در صورتی که با ابراز آن جان خود یا دیگری را به خطر میاندازید. دکترین تقیه در واقع هنگامی بوسیله صادق توسعه یافت که منصور عباسی حملات وحشیانهای را علیه علویان و حامیان آنان براه انداخته بود.به گفتهٔ معزی در منابع اولیه اسلامی تقیه به معنای «حفظ و نگهداری رمز و راز تعلیمات امامان بود.» تباین و تضاد موجود در احادیث ائمه، بر این اساس، به عنوان محصول نیاز به تقیه تلقی میشد. بر همین منوال از صادق روایت شده است که: «کسی که میداند ما (ائمه) حقیقت را میگوییم، از تعلیمات ما خرسند است و اگر ببیند بعدا چیزی خلاف آنچه شنیده ایراد کردیم، باید بداند که این تنها به نفع خودش است.» تقیه همچنین برای کسانی که نمیخواستند تعلیمات آنها برای همهٔ علما قابل درک باشد یا میخواستند معانی عمیقتر را از دید علمای معمولی پنهان کنند، معنایی رمزی داشت. آثاربه عقیدهٔ هی وود، نیم جین از کتابهای دینی نام صادق را به عنوان نویسنده بر خود حک دارند، با این حال نمیتوان با اطمینان هیچکدام از آنها را به صادق نسبت داد. محتمل است که صادق نویسندهای بوده که کار نوشتن را به شاگردانش واگذار میکرده است. جابر به عنوان مثال ابراز میدارد که آثارش یک جور بازنویسی تعلیمات صادق است و از خود چیز زیادی به آنها اضافه نکرده است. در منابع تاریخی زیادی از قبیل طبری، یعقوبی و مسعودی همچنین نقل قولهای زیادی از صادق یافت میشود. ذهبی نیز به آثار روایی اهل سنت و دانشمندان اسماعیلی از قبیل قاضی نعمان اشاره کرده که اقوال صادق را در اثارشان ضبط کردهاند.کتاب جفر هم یک نوع تفسیر قرآن است که به گفتهٔ ابن خلدون توسط صادق دربارهٔ معانی پنهان قرآن نگاشته شده است.نسخههای مختلفی از یک وصیت نامه و همچنین مجموعهای از احکام حقوقی نیز به او نسبت داده شدهاند. همچنین اصول کافی اثر شیخ کلینی که از منابع اصلی حدیث شیعه است، حاوی مطالب و گزارشهای زیادی از آن امام میباشد. جعفر صادق بعد از مجلس درس روزانه خود به مناظره با افراد مختلف از جمله خداناباوران میپرداخت. مفضل بن عمر جعفی در کتابی که بهتوحید مفضل مشهور شده، مباحثی را به نقل ار ایشان نوشته است که از دیگاه کالبد شناسی و تن کارشناسی (آناتومی و فیزیولوژی)، فلسفی و جهان شناسی به تحکیم پایههای خدا باوری طرف مباحثه میپردازد. در متن بعضی از این مناظرات به مسایلی علمی همچون گردش خون -که در آن زمان ناشناخته بوده- اشاره شدهاست. سخنان برگزیده
[ برچسب: دکترین تقیه/آثار/سخنان برگزیده, ] [ ] [ ميلاد بيات ]
مکتب دینیارجاعاتی که به عقاید جعفر صادق در میان نوشتههای گروههای متضاد از قبیل صوفیان، دانشمندان، شیعیان، فقه اهل سنت، اسماعیلیان، افراطیون و غیره یافت میشود نشان میدهد که صادق شخصیتی با نفوذ در میان همه مکاتب دینی مهم زمان خویش بوده است. به گفته یعقوبی معمول بود برای هر کس که میخواست حدیثی از صادق بیاورد میگفت: "دانشمند به ما خبر داد که... مالک بن انس وقتی میخواست چیزی را از صادق نقل کند میگفت: "ثقه (معتمد)، جعفربن محمد، خودش به من گفت که ...از ابوحنیفه هم مشابه این عبارت روایت شده است. اگر چه فرقهها و گروههای مختلف سعی کردهاند میراث علمی باقی مانده از صادق را به نفع خودشان به کار گیرند، با این حال کتب شیعی مهمترین منبع تعلیمات صادق میباشد. برای شیعیان دوازده امامی، جعفر صادق، ششمین امامی است که تشیع را به عنوان یک دستگاه فکری نیرومند و جدی در اواخر دوران بنی امیه و اوایل حکومت امویان پایهگذاری کرد. به گفته طباطبایی شمار احادیثی که از صادق و پدرش باقر روایت شده از تمام احادیثی که از پیامبر و دیگر امامان شیعه روایت شده بیشتر استتفکر عرفانی شیعی که از میر حیدر آملی آغاز شد و با فیلسوفان دوره صفویه از قبیل میرداماد، ملاصدرا وقاضی سعید قمی ادامه پیدا کرده و تا زمان حاضر ادامه دارد، برپایهٔ احادیث امامان شیعی بخصوص جعفر صادق شکل گرفته است. فقه جعفریفقه شیعه بعد از جعفر صادق به فقه جعفری معروف شد، به این دلیل که احکام فقهی جعفر مهمترین منبع قوانین فقهی فقه شیعه میباشد. فقه جعفری همانند فقه اهل سنت بر اساس قرآن، حدیث و اجماع شکل گرفته است. اما تفاوت این دو در این است که در حالی که شیعه وزن بیشتری به عقل میدهد، فقه اهل سنت از نوعی قیاس در قوانین فقهی استفاده میکند. صادق به عنوان کسی که توسل به رای و قیاس را رد میکند، معتقد است که قوانین خداوند بسته به موقعیت تغییر میکنند و پیش بینی ناپذیرند پس وظیفهٔ بندگان این نیست که با تعقل در آنها قانون آنرا کشف کنند بلکه میبایست با گرفتن دستور این احکام از امام تسلیم ارادهٔ خلل ناپذیر خداوند باشند. عمر بن حنظله (از شاگردان امام) در کتابش با عنوان مقبوله، از امام میپرسد چگونه اختلافات پیش آمده در میان امت باید حل و فصل شود و آیا کسی میتواند این اختلاف را به درگاه سلطان یا قاضی حکومتی ببرد. صادق به این سؤال پاسخ منفی داده در عوض یک سیستم غیررسمی قضاوت را پیشنهاد داده، ایراد میدارد که مردم باید به «کسانی که احادیث ما را روایت میکنند مراجعه کنند.» به این دلیل که امام «چنین شخصی را قاضی و حکم شما قرار داده است.» الهیاتعقاید جعفر صادق در الهیات از طریق مفضل که سوالات خود و جوابهای صادق را در کتابی تحت عنوان توحید مفضل گردآوری کرده، ثبت شده است. در این کتاب که در آن، صادق دلایلی برای یگانگی خداوند میآورد، به نظر، همان کتاب الاهلیلجه است که در پاسخ به درخواست مفضل که از صادق خواسته بود ردیهای بر کسانی که خداوند را انکار میکنند بنویسد، است. هشام بن حکم از دیگر شاگردان مشهور امام است که نظریاتش بعدها جزئی از الهیات شیعهٔ دوازده امامی شد. از جمله این نظریات ضرورت عقلی وجود امام در هر عصر است، که خداوند او را مسئول تعلیم و رهبری امت قرار داده است. این سخن که: «هر که ادعا کند خداوند باعث شر است، به خدا دروغ بسته است. همچنین هر که ادعا کند خیر و شر هر دو از جانب خداست، به خدا دروغ بسته است،» منتسب به صادق است. این دیدگاه با دیدگاه معتزله که خداوند را از مسئولیت وجود شر در دنیا مبری میکنند، سنخیت دارد. به عقیدهٔ صادق خداوند به مخلوقات دستوری نمیدهد مگر اینکه به آنها توانایی انجام ندادن آن دستور را عطا کند، هر چند بدون اجازه او قادر به انجام آن نیستند. در واقع دیدگاه صادق چیزی بین جبر و اختیار (تفویض) است. بر این اساس، حکم خداوند بر برخی چیزها به صورت قطعی قرار میگیرد، اما برخی دیگر بر عهدهٔ انسان قرار میگیرند. این دیدگاه بعدها کاربرد زیادی پیدا کرده به «امرا بین الامرین» شهرت یافت. به این معنی که نه جبر مطلق، نه اختیار مطلق، بلکه چیزی بین این دو! همچنین روایت شده که سؤال کنندهای از صادق پرسید: " آیا خداوند بندگانش را مجبور به انجام شر میکند، یا آنکه اختیار آن را به خودشان واگذار کرده؟" صادق به هر دوی این سوالات جواب منفی داد. سؤال کننده پرسید: "پس چه؟" صادق جواب داد: "موهبت خداوند چیزی بین این دو قرار میگیرد." تفسیرتفاسیر قرآن منتسب به جعفر صادق از قبیل «تفسیر القرآن»، «منافع سور القرآن» و «خواص القرآن الاعظم» بیشتر به عنوان کتب رمزی-عرفانی شناخته شده و در انتساب آنها به صادق تردید وجود دارد. عبدالرحمان سلامی در کتب «حقائق التفسیر» و «زیادات حقائق التفسیر»، جعفر صادق را به عنوان یکی از منابع اصلی (اگرنه منبع اصلی) معانی قرآن نامبرده است. کتاب جفر، به عنوان یک تفسیر عرفانی بر قرآن کریم، همچنین به صادق نسبت داده شده است. به گفتهٔ ابن خلدون این تفسیر که ابتدا بر پوست گوساله نوشته شده بود در واقع به منظور روشن کردن معانی پنهانی قرآن نگاشته شده است. بر این اساس گفته میشود که صادق یک تفسیر چهار لایه از قرآن ارائه کرده است. به عقیده صادق، کتاب خدا از چهار قسمت تشکیل شده است: عبارات روشن، معانی تلویحی، معانی پنهان مربوط به عوالم روحانی و حکمتهای روحی. به عقیده او معانی روشن مربوط به عامهٔ مردم است. معانی پنهانی برای برگزیدگان است، معانی تلویحی برای دوستان خداست و حکمتهای روحی مخصوص پیامبران است. صادق همچنین تأکید میکند که احادیث منتسب به پیامبر که با قرآن همخوانی ندارد باید کنار گذاشته شود. [ برچسب:مکتب دینی/فقه جعفری/الهیات/تفسیر, ] [ ] [ ميلاد بيات ]
زندگی خانوادگی جعفر صادق با فاطمه که از نسل حسن بن علی بود، ازدواج کرد. از او دو پسر به نامهای اسماعیل بن جعفر (امام ششم فرقهٔ اسماعیلیه) و عبدالله افطح متولد شدند. به دنبال مرگ فاطمه، صادق بردهای به نام حمیده خریداری کرده، او را آزاد کرد و مسائل دینی را به او آموخته سپس با او ازدواج کرد. حمیده برایش دو پسر به نامهای موسی کاظم (امام هفتم شیعیان دوازده امامی) و محمد دیباج به دنیا آورد. حمیده مورد احترام شیعیان مخصوصاً زنانی است که او را به خاطر درایت و دانایی اش می ستایند. جعفر صادق زنان را به حضورش میفرستاد تا عقاید اسلامی را از او یاد بگیرند. معروف است از آن امام که در حقش گفته است که حمیده مثل طلای ناب از هر ناخالصی پاک است. مرگصادق چندین بار بوسیلهٔ خلفای اموی و عباسی (هشام، سفاح و منصور) دستگیر شد تا اینکه عاقبت، بر اساس برخی منابعبه دستور منصور در سال ۱۶۸/۷۶۵ و در سن ۶۴ یا ۶۵ مسموم شد صادق در مدینه در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد و تا اوایل قرن بیستم قبرش محل زیارت زائران بود، تا اینکه در سال ۱۹۲۶ وهابیها پس از فتح مدینه ساختمان همه قبور متبرکه به جز قبر پیامبر را با خاک یکسان کردند. به گفتهٔ طباطبایی با شنیدن خبر مرگ صادق، منصور میخواست به امامت امامان شیعه خاتمه دهد. پس نامهای به حاکم مدینه نوشته از او خواست به خانهٔ صادق رفته وصیت نامه اش را خوانده و هر که در آن به عنوان جانشینش ذکر شده گردن بزند. حاکم مدینه اما با خواندن وصیت نامه مشاهده کرد که صادق چهار نفر را به جانشینی اش انتخاب کرده. خود خلیفه، حاکم مدینه، عبدالله افطح بزرگترین فرزند امام، و موسی کاظم، فرزند کوچکترش از جانشینان امام بودند. مسئله جانشینیپس از مرگ صادق و حتی پیش از مرگش، وقتی پسر ارشدش اسماعیل پیش از خودش از دنیا رفت، شیعیان شروع به انشعاب به دستههای مختلف شدند. پس از مرگ صادق این دستهبندیها تنوع بیشتری پیدا کرد. گروه بزرگی از شیعیان دوازده امامی به امامت پسر سوم صادق، موسی کاظم، معتقد شدند. گروه کوچکتری معتقد بودند اسماعیل توسط پدرش به جانشینی انتخاب شده اما چون قبل از پدرش از دنیا رفته، جانشینی به محمد بن اسماعیل و جانشینانش منتقل میشود. این گروه اخیر به اسماعیلیه معروف شدند. برخی اسماعیلیان معتقد شدند اسماعیل در واقع نمرده است بلکه به عنوان مهدی و ناجی آخرالزمان ظهور خواهد کرد، و این در حالی است که به گفته طباطبایی مرگ اسماعیل با حضور شاهدان زیادی اتفاق افتاد. گروههای دیگری هم بودند که دو پسر دیگر صادق، عبدالله افطح و محمد بن جعفر را امام میدانستند. گروه کوچکتری معتقد شدند که صادق آخرین امام بوده و امامت با او به پایان رسیده است. پس از مرگ موسی کاظم، که شیعیان دوازده امامی امام هفتم میدانند، اکثریت شیعیان به امامت پسرش علی بن موسی الرضامعتقد شدند. در حالی که عدهٔ دیگری معتقد بودند امامت با موسی کاظم پایان رسیده که این گروه اخیر به واقفیه معروف شدند. از امام هشتم تا امام دوازدهم، که اکثریت شیعیان مهدی موعود میدانند، انشعاب مهم دیگری رخ نداده است. از میان فرقههایی که از اکثریتِ دوازده امامی منشعب شدهاند امروزه فقط اسماعیلیه و زیدیه باقی ماندهاند. [ برچسب: زندگی خانوادگی/مرگ/مسئله جانشینی, ] [ ] [ ميلاد بيات ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |